فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 114
هماي اوج سعادت به دام ما افتد ، اگر تو را گذري بر مقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه ، اگر ز روي تو عکسي به جام ما افتد شبي که ماه مراد از افق شود طالع ، بود که پرتو نوري به بام ما افتد به بارگاه تو چون باد را نباشد بار ، کي اتفاق مجال سلام ما افتد چو جان فداي لبش شد خيال مي بستم ، که قطره اي ز زلالش به کام ما افتد خيال زلف تو گفتا که جان وسيله مساز ، کز اين شکار فراوان به دام ما افتد به نااميدي از اين در مرو بزن فالي ، بود که قرعه دولت به نام ما افتد
ز خاک کوي تو هر گه که دم زند حافظ
،
نسيم گلشن جان در مشام ما افتد
تعبیر:
مشکلی را که داری زیاد بزرگ و دشوار ندان. سعادت و نیکبختی در انتظار تو است و به مراد و آرزوی خود می رسی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 168
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد ، بسوختيم در اين آرزوي خام و نشد به لابه گفت شبي مير مجلس تو شوم ، شدم به رغبت خويشش کمين غلام و نشد پيام داد که خواهم نشست با رندان ، بشد به رندي و دردي کشيم نام و نشد رواست در بر اگر مي طپد کبوتر دل ، که ديد در ره خود تاب و پيچ دام و نشد بدان هوس که به مستي ببوسم آن لب لعل ، چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد به کوي عشق منه بي دليل راه قدم ، که من به خويش نمودم صد اهتمام و نشد فغان که در طلب گنج نامه مقصود ، شدم خراب جهاني ز غم تمام و نشد دريغ و درد که در جست و جوي گنج حضور ، بسي شدم به گدايي بر کرام و نشد
هزار حيله برانگيخت حافظ از سر فکر
،
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد
تعبیر:
با همه ی سعی و کوشش به مقصود خود نرسیده ای اما نا امید نباش. با تعمق در گذشته و پیدا کردن نقطه ی ضعف خود می توانی به جبران مافات بپردازی. مشکلی نیست که آسان نشود.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 257
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير ، پيش شمع آتش پروا نه به جان گو درگير در لب تشنه ما بين و مدار آب دريغ ، بر سر کشته خويش آي و ز خاکش برگير ترک درويش مگير ار نبود سيم و زرش ، در غمت سيم شمار اشک و رخش را زر گير چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک ، آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گير در سماع آي و ز سر خرقه برانداز و برقص ، ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گير صوف برکش ز سر و باده صافي درکش ، سيم درباز و به زر سيمبري در بر گير دوست گو يار شو و هر دو جهان دشمن باش ، بخت گو پشت مکن روي زمين لشکر گير ميل رفتن مکن اي دوست دمي با ما باش ، بر لب جوي طرب جوي و به کف ساغر گير رفته گير از برم وز آتش و آب دل و چشم ، گونه ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گير
حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را
،
که ببين مجلسم و ترک سر منبر گير
تعبیر:
با دوستان، صمیمی و با نزدیکان، یکرنگ باش و زندگی را با آسودگی و راحتی طی کن. به دوستان کمک کن تا در لحظات بحرانی به کمک تو بشتابند. در زندگی خانوادگی سختگیر نباش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 85
شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت ، روي مه پيکر او سير نديديم و برفت گويي از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود ، بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت بس که ما فاتحه و حرز يماني خوانديم ، وز پي اش سوره اخلاص دميديم و برفت عشوه دادند که بر ما گذري خواهي کرد ، ديدي آخر که چنين عشوه خريديم و برفت شد چمان در چمن حسن و لطافت ليکن ، در گلستان وصالش نچميديم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاري کرديم
،
کاي دريغا به وداعش نرسيديم و برفت
تعبیر:
فرصت را غنیمت بدان تا نادم و پشیمان نگردی. نا امیدی را از خود دور کن. چنانچه چیزی را از دست داده ای به خاطر آن حسرت مخور. زندگی را دریاب.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 151
دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي ارزد ، به مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نمي ارزد به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي گيرند ، زهي سجاده تقوا که يک ساغر نمي ارزد رقيبم سرزنش ها کرد کز اين به آب رخ برتاب ، چه افتاد اين سر ما را که خاک در نمي ارزد شکوه تاج سلطاني که بيم جان در او درج است ، کلاهي دلکش است اما به ترک سر نمي ارزد چه آسان مي نمود اول غم دريا به بوي سود ، غلط کردم که اين طوفان به صد گوهر نمي ارزد تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بپوشاني ، که شادي جهان گيري غم لشکر نمي ارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنيي دون بگذر
،
که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي ارزد
تعبیر:
غم و اندوه بیهوده برای کاری که فایده ای برایت ندارد، کاری ابلهانه است. به دشمنان خود اعتنایی نکن. هر کار بزرگ و خطیر، مشکل و دشوار است. نخست جوانب کار را بسنج و سپس شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 333
نماز شام غريبان چو گريه آغازم ، به مويه هاي غريبانه قصه پردازم به ياد يار و ديار آن چنان بگريم زار ، که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب ، مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم خداي را مددي اي رفيق ره تا من ، به کوي ميکده ديگر علم برافرازم خرد ز پيري من کي حساب برگيرد ، که باز با صنمي طفل عشق مي بازم بجز صبا و شمالم نمي شناسد کس ، عزيز من که بجز باد نيست دمسازم هواي منزل يار آب زندگاني ماست ، صبا بيار نسيمي ز خاک شيرازم سرشکم آمد و عيبم بگفت روي به روي ، شکايت از که کنم خانگيست غمازم
ز چنگ زهره شنيدم که صبحدم مي گفت
،
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
تعبیر:
خود را غریب و تنها می بینی و دوستان ریاکار را باعث شکست خود می دانی. بهتر است بار دیگر گذشته ها را با دقت بررسی کنی و پی به اشتباهات خود ببری تا دوباره شکست نخوری. آدم عاقل از هر شکست، برای خود تجربه ای می اندوزد. امیدوار باش و عاقلانه رفتار کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 376
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشيم ، سخن اهل دل است اين و به جان بنيوشيم نيست در کس کرم و وقت طرب مي گذرد ، چاره آن است که سجاده به مي بفروشيم خوش هواييست فرح بخش خدايا بفرست ، نازنيني که به رويش مي گلگون نوشيم ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است ، چون از اين غصه نناليم و چرا نخروشيم گل به جوش آمد و از مي نزديمش آبي ، لاجرم ز آتش حرمان و هوس مي جوشيم مي کشيم از قدح لاله شرابي موهوم ، چشم بد دور که بي مطرب و مي مدهوشيم
حافظ اين حال عجب با که توان گفت که ما
،
بلبلانيم که در موسم گل خاموشيم
تعبیر:
ناراحتی و غم روزگار را فراموش کن و به شادی و طرب زندگی فکر کن. اگر عاقل باشی می توانی غم ها را به شادی تبدیل کنی. اگر به نتیجه ی مطلوب نرسیدی نا امید نباش. زندگی فراز و نشیب بسیار دارد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 360
گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم ، دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم ، نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک ، به در صومعه با بربط و پيمانه روم آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ، ناکسم گر به شکايت سوي بيگانه روم بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار ، چند و چند از پي کام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز ، سجده شکر کنم و از پي شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولاي وزير
،
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
تعبیر:
اگر از گرفتاری های زندگی خلاص شدی بهتر است که از آنجا تجربه بیندوزی و عاقلانه رفتار کنی. در کارها زود تصمیم نگیر و عاقبت اندیش باش. از تجربیات خود و دیگران به نحو احسن استفاده کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 476
نسيم صبح سعادت بدان نشان که تو داني ، گذر به کوي فلان کن در آن زمان که تو داني تو پيک خلوت رازي و ديده بر سر راهت ، به مردمي نه به فرمان چنان بران که تو داني بگو که جان عزيزم ز دست رفت خدا را ، ز لعل روح فزايش ببخش آن که تو داني من اين حروف نوشتم چنان که غير ندانست ، تو هم ز روي کرامت چنان بخوان که تو داني خيال تيغ تو با ما حديث تشنه و آب است ، اسير خويش گرفتي بکش چنان که تو داني اميد در کمر زرکشت چگونه ببندم ، دقيقه ايست نگارا در آن ميان که تو داني
يکيست ترکي و تازي در اين معامله حافظ
،
حديث عشق بيان کن بدان زبان که تو داني
تعبیر:
شما همچون زمین تشنه ای هستید که با قطره قطره ی باران سراب می شود و همچون پرنده ایی که آرزوی پرواز دارد. این امیدواری است که نجات بخش شماست. سرگشتگی تان از فرمانبرداری از نادانان است. پس زیرک باشید معامله ای انجام خواهید داد که بسیار سودمند و ناجی شما از بند گرفتاری است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 2
صلاح کار کجا و من خراب کجا ، ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس ، کجاست دير مغان و شراب ناب کجا چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را ، سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد ، چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا چو کحل بينش ما خاک آستان شماست ، کجا رويم بفرما از اين جناب کجا مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است ، کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال ، خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
،
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا
تعبیر:
صبور و بردبار باش و در کارها با تأمل و اندیشه حرکت کن و نا امیدی را از خود بران و به لطف و رحمت خداوند امیدوار باش و ریاکاران را معیار رفتار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 54
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است ، ببين که در طلبت حال مردمان چون است به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت ، ز جام غم مي لعلي که مي خورم خون است ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو ، اگر طلوع کند طالعم همايون است حکايت لب شيرين کلام فرهاد است ، شکنج طره ليلي مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوي است ، سخن بگو که کلامت لطيف و موزون است ز دور باده به جان راحتي رسان ساقي ، که رنج خاطرم از جور دور گردون است از آن دمي که ز چشمم برفت رود عزيز ، کنار دامن من همچو رود جيحون است چگونه شاد شود اندرون غمگينم ، به اختيار که از اختيار بيرون است
ز بيخودي طلب يار مي کند حافظ
،
چو مفلسي که طلبکار گنج قارون است
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی و آرزوی دیدن او را داری. صبر کن تا دوره ی هجران به سر آید. ارتباط خود را با او قطع نکن. مال و سرمایه ای را از دست داده ای. دوباره با کمی صبر آن را بدست خواهی آورد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 17 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 404
مي فکن بر صف رندان نظري بهتر از اين ، بر در ميکده مي کن گذري بهتر از اين در حق من لبت اين لطف که مي فرمايد ، سخت خوب است وليکن قدري بهتر از اين آن که فکرش گره از کار جهان بگشايد ، گو در اين کار بفرما نظري بهتر از اين ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق ، برو اي خواجه عاقل هنري بهتر از اين دل بدان رود گرامي چه کنم گر ندهم ، مادر دهر ندارد پسري بهتر از اين من چو گويم که قدح نوش و لب ساقي بوس ، بشنو از من که نگويد دگري بهتر از اين
کلک حافظ شکرين ميوه نباتيست به چين
،
که در اين باغ نبيني ثمري بهتر از اين
تعبیر:
اگر تلاش بیشتری داشته باشی حتماً به آرزوی خود می رسی. با دوستان با تجربه مشورت کن تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. در امر زندگی با دقت نظر بیشتری بپرداز و همه ی جوانب را بسنج.